سال 84 بود...
یه پنجره و یه نگاه و دو تا چشم عاشقم کرد. .
کاش اون روزا برگرده ای کاش . . . با هر نگاهش میمردم و زنده میشدم . بعدا فهمیدم که از خدا میخواسته که من دوسش داشته باشم.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
تصاویر باورنکردنی از مسافران قطار در هند | 0 | 245 | javadth |
«شهر آبی» حیرت انگیز مراکش با معماری اسپانیایی | 0 | 232 | javadth |
20 آبشار دیدنی جهان +عكس | 0 | 216 | javadth |
امکانات کم و بخش قوانین خالی . . . | 1 | 344 | 98jok |
سئو سایت , وبلاگ شما عزیزان با قیمتی عالی !! (با قابلیت بازگشت وجه) | 0 | 254 | linkyou |
^ چــــــتــــــروم کـــــاربـــــران 98 جـــــــوکــــ (1) ^ | 23 | 790 | linkyou |
مشاور مرسدس بنز و پورشه در ایران | 0 | 310 | amirhossein123 |
شکست غیرمنتظره آرسنال مقابل وستهام | 0 | 261 | amirhossein123 |
سال 84 بود...
آن شب وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است. دستش را گرفتم و گفتم “باید راجع به موضوعی باهات صحبت کنم”. او هم آرام نشست و منتظر شنیدن حرفهای من شد. دوباره سایه رنجش و غم را در چشماش دیدم. اصلاً نمیدانستم چه طور باید به او بگویم، انگار دهنم باز نمیشد.
هرطور بود باید به او میگفتم و راجع به چیزی که ذهنم را مشغول کرده بود، با او صحبت میکردم. موضوع اصلی این بود که میخواستم . . .