loading...
98جوک| سایت تفریحی و سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
ArminTak بازدید : 152 جمعه 05 تیر 1394 نظرات (0)

رستم و سهراب بهم اویختند/ با چَک و لقد خون هم را بر زمین ریختند

رستم همش فوش میداد/ سهراب جوابش با مشت میداد

سهراب رگ غیرتش باد کرد/ با یه ضربه رستم را خاک کرد

 رستم هم بدو فوش داد / تمام مرده زنده اش را جلو چشمش نهاد

رستم با تلاش ز سهراب ازاد شد/ ضربه ای بر سر سهرا زدو او را گیج نهاد

 در ان وضع بود تهمینه پیدا شد/ انان  را بدید و غضب ناک شد

 رستم ز ترس زنش خودش را خیس کرد/ سریع محیط را ترک کرد

اما تهمینه از این حرفا زرنگ تر بود/  چند شبی رستم را از خانه بیرونش نمود

رستم که خیلی خسته بود/ چند شبی را در پارک و کوچه اواره بود

همی در بازار تهمینه را بدید/ جلویش را گرفت و بر اعصابش رید

رستم که بسیار زن ذلیل/ خودش را دید و بکرد فکری پلید

 شبی زیبا در خانه تهمینه امد/ با حرف های خوب تهمینه را خام کرد

به خانه خود برفت و تهمینه اورا به شدت بزد/ تمام خشتک شلوارش تا تا ته پاره کرد

رستم بسیار چوب خورد / تمام اعصابش داغان شد

تصمیم گرفت که دیکر خوب شود/ اماده اجرای دستورات همسر شود

98JOK.COM

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 348
  • کل نظرات : 39
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 61
  • آی پی امروز : 243
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 443
  • باردید دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,825
  • بازدید ماه : 1,825
  • بازدید سال : 43,095
  • بازدید کلی : 619,781