loading...
98جوک| سایت تفریحی و سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
ArminTak بازدید : 153 دوشنبه 29 تیر 1394 نظرات (0)

عاغا سر جلسه کنکور بعد این که آب معدنی هارو دادن بغل دستیم بعد چن دقیقه بطری رو برداشت ی تکونی بهش داد بعد خورد شماهم مث من فک میکنید ته نشین شده بوده عایا؟؟

 

***

 

به جون جفتمون اگه دروغ بگم. دیشب دختر عمم(5سالشه)اومده خونمون بدو بدو اومده پیش من بروبر وایساده منو نگا میکنه میگم چیههههه خوووووب؟

دس کرده تو کیفش 1تیکه کاغذ در اورده داده من میگه بیا رفتم شماره اون پسره که میاد مهد کودکمون صحنه نمایشو درس میکنه واست گیر اوردم خععععلییییی نانازهههههه میدونم دروغ گفتن کار خیلی بدیه ولی بهش گفتم تو خیلی جیگرو مودبو باهوشییییییی بعدم دستشو زده پشتم میگه غصه نخور من برات 1شوهر خوب پیدا میکنممممممم:)ینی من هنوز نتونستم از جام بلند شم.

ینی حرفاش رو قلبم هنو سنگینی میکنه لا مصصصصصصب. من 5سالم مامان بابامو از هم تخشیص نمیدادم….والا به خدااااا هعی…من برم تو افق بازم میدونم که این دس از سر من بر نمیداره ههههعععععیییییی

 

***

 

 

اغا داشتم از خیابون رد می شدم خوردم به یه نفر هر چی وسایل دستش بود پخش شد رو زمین!برگشت بهم گفت مگه کوری جلو چشاتو نیگا کن ….نمیدونم اما فکر کنم تو فیلما یه جور دیگه بودااااا!!عشخ و عاشخی و اینا……

 

***

 

دیروز ظهر اومدم تو آسایشگاه؛ میبینم یه بوی عجیبی شبیه بوی کلم گندیده میاد…
عاقا هر چی دنبال منبع بو گشتم چیزی پیدا نکردم؛ بعدش اومدم دو دقیقه استراحت کنم که دیدم یارو اومده جورابشو جلو درچه کولر آویزون کرده تا خشک بشه‏!‏‏!‏‏!
ینی فکر کنم وقتی که داشتن عقل و شعور تقسیم میکردن؛ این یارو تو صف دستشویی بوده‏!‏‏!‏
من دیگه چیزی نمیگم؛ قضاوت با خودتون…

 

***

 

چند وقت پیش بابام بازنشسته شد امده میگه دیگه وقتم بازه میخوام برم همه جا رو بگردم (البته من وسط حرفاش امده بودم نمی دونستم منظورش خونس )میگم خیلی خوبه بابا منم با خودت ببر گفت باشه پسر گلم منم که تعجب کرده بودم چون برای بار اول بود که میگفت پسر گلم حالا بگذریم هنوز که هنوزه با بابام داریم میگردیم خونه رو تا یه نشتی شیری ترک دیواری گیر بیاریم تا بابام حوصلش سر نره

 

***

 

واکنش من به زمانی که مخاطب خاصم گفت:راننده شخصی استخدام کردم
منم مثل همه دخترا که میگن ایول چه باکلاس عجیجم امروز عصر بیا دنبالم بریم بگردیم گفتم:
-چی؟حقوقش چنده؟مگه تو خودت گواهینامه نداری؟رانندگی بلد نیستی؟؟چرا استخدامش کردی؟؟؟ولخرج!
این نشون میده من زن زندگیم بهتره دیگه کم کم منو به مادرش معرفی کنه

 

***

 

ما بچه بودیم خیر سرمون خواستیم یه کار خووب کرده باشیم دیدم یه کیسه برنج تو خونه ست برداشتم شاید نصفشو خالی کردم تو حیاط خونمون واسه اینکه پرنده ها بوخورن نوش جونشون بشه

 

***

 

تازه خونه خریده بودیم که ……….
عموم امدش خونمون بعد سلام و احوالپرسی بهم گفتش
یه زیرشلوار برام بیار براش بردم پرسید کدو اتاق برم عوض کنم. درهای اتاقها و در وردی شبیه هم بودش منم اشتباهی در ورودی رو با اتاق خواب کنارش قاطی کردم در ورودی رو نشون دادم این بنده خدا هم رفته بود تو پاگرد دیده بود که تاریکه میخواست لامپو روشن کنه که زنگ همسایه بقلی رو زده بود که دیگه خودتون تصور کنید …….
عموی بیچارم از زن همسایه بجز فشها یه چکم خورد

 

***

 

داداشم دیروز زنگ زده به یه دختره که مزاحمش شده بود روز قبل…مکالمه شون
سلام خانوم
سلام
خانوم میشه لطفا وقت منو پس بدین
کدوم وقت
ا ا ا چه زود یادت رفت خانوم,شما دیروز زنگ نزدی گفتی چند دقیقه وقتتونو به من میدید ,شما گفتید چند دقیقه یه روز گذشته هنوز پس ندادی بهم..چه روزگاری شده ها بهه هیچ کس نمیشه اعتماد کرد

 

***

 

مخاطبه ب خیاله خودش خاصم اس داد میلاد تو اصلأ روم حساس نیستی غیرتتو نشونم بده؛بعد غروبش قرار داشتیم باهاش؛غروب شد و رفتم بیرون در حال قدم زدن بودیم که اومدم 1 خودی نشون بدم با اخم گفتم ضعیفه روسریتو بده جلو،بعدش گفت خفه شو بینم بابامم اینجور باهام نمیحرفه!
غیرتم تو حلقتون

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 348
  • کل نظرات : 39
  • افراد آنلاین : 61
  • تعداد اعضا : 61
  • آی پی امروز : 139
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 203
  • باردید دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,585
  • بازدید ماه : 1,585
  • بازدید سال : 42,855
  • بازدید کلی : 619,541