میپوشانم دلتنگیم را با بستری از کلمات
ولی باز کسی در دلم تو را صدا میزند
در ادامه با جوک|جوک جدید" target="_blank">98جوک|جوک جدید همراه باشید
در کودکی در کدام بازی ، راهت ندادند ،که امروز ، اینقدر دیوانه وار ،تشنه ی “بازی کردن” با آدم هایی؟!
*
*
عشق با غرور زیباست
اگه واسه بدست آوردن عشق غرورت شکست اون دیگه عشق نیست صدقست
*
*
عشق یعنی به کسی اختیار بدی که نابودت کنه
ولی اعتماد میکنی که اینکارو نمیکنه…
*
*
چه فرقی دارد
پُشت میله ها باشی
یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن
وقتی که آرزوهایت
در حبس باشند
*
*
آغاز سفر عشق این است
کنار گذاشتن ” من ” و هیچ شدن
از هیچ است که همه چیز زاده میشود…
*
*
صدای پایم انقدر اهسته به گوش میرسد که همه را ناشنوا کرده است …
*
*
هی تو کمی نزدیکتر بیا ،
اما چیزی نگو. فقط ،
بگذار چشمهایمان این همه دوست داشتن ها را زیرنویس کنـــد …!
*
*
بی تابم!
دلم تاب می خواهد
و یک هل محکم!
که دلم هری بریزد پایین
هرچه را در خودش تلنبار کرده…
*
*
سکوت می کنم ……
شاید با سکوت من تو بیدار شوی ….
*
*
چشم خمار خویش را بر همه باز میکنی
نوبت من که می رسد این همه ناز میکنی
*
*
می شنوی؟ دیگر صدای نفسم نمی آید….به دار کشیده مرا،بغض نبودنت…
*
*
تمام سرمایه ام دو سکه محبت است، یکی مال تو و دیگری صدقه به نیت شادی دلت.
*
*
چتــــــــــرهم که بازکنی….بی فایده است…
خیس خجالت میشوی…زیرباران خوبیهایم….!!!
*
*
زندگی اجبار است … مرگ انتظار است …
عشق یک بار است … جدایی دشوار است …
ولی یاد تو تکرار است … !
*
*
کــــــــــاش روزهــــــــــــای دلتنگی ِ مـــــــــن مثل ِ “دوست داشتن های” تو کوتاه می شدکــــــــــاش…
*
*
تا حالا شده از جنبه عقلی از یکی خوشت نیاد اما از نظر قلبی حاضر باشی براش جونتو بدی …….